سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با تحقّق اخلاص، دیدگان نور می گیرند . [امام علی علیه السلام]
کوله چارشنبه

چارشنبه سوری

آتیل و باتیل چارشنبه

بختیم آچیل چارشنبه

در کمیجان قبل از عیدنوروز دو بار آتش روشن میکردند یکبار روز سه شنبه عصر و درواقع شب آخرین چهارشنبة سال را چهارشنبه سوری حساب کرده و یکبار هم شب قبل از تحویل سال دوباره بربامها آتش می افروختند .

برای اینکار مقداری هیزم و چوب و بوته و خلاشه را به پشت بام می بردند و در ساعتی که هوا غروب میکرد ، آنرا روشن نموده و با شادی وشور و هلهله از روی شعله های آتش می پریدند .

دراین لحظات تقریباً تمام همسایه ها نیز در پشت بام بودند و آنان نیز ضمن سلام و احوالپرسی با صدای بلند با یکدیگر آتش بازی میکردند . بعضی از افراد هم درمورد آتش بازی ذوق خاصی داشتند و به کارهای مخصوصی می پرداختند و سال بسال هم در کار خود نوآوریهایی داشتند .

عده ای از جوانها و نوجوانان دو هفته قبل از عید لوازم مورد نیاز را با هربدبختی بود جور میکردند و انواع ترقه و آلمیان و هفت رنگ و زرنیخ کورنات می خریدند و در آنشب مصرف میکردند .

 عده ای هم مقدار زیادی مواد آتشزا و منفجره در یک کوزه ریخته و برایش فتیله ای تعبیه و سپس آنرا آتش می زدند و کوزه مثل موشک به هوا می رفت .

در حین آتش بازی مردم در پشت بامها مقداری تنقلات هم مصرف میکردند که غالبا باقیمانده انواع خشکبارها و تنقلاتی بود که توی کوزه ها و کیسه ها و ته انباری مانده بود .

در حال حاضر هم ما در روزهای پایانی سال به تمیز کردن و خانه تکانی می پردازیم و اسباب و اثاثیه و لوازم بدرد نخور و کهنه را از منزل بیرون می ریزیم .

در این میان عده ای هستند که با وانت و بلندگودر کوچه و خیابان دور میزنند و اشیاء و وسایل کهنه را می خرند و چیزی که از نظر ما خار آید ، روزی و یا شاید برای دیگری بکار آید .

اما در گذشته هااینگونه نبود و چیزی که خار آید واقعا دیگر بدرد هیچکسی نمیخود و تازه کسی هم نبود که آنها را بخرد و حتی جایی هم نبود تا بعنوان زباله در آنجا اندازند و محیط زیست را تخریب کنند .

 بطورکلی من فکر میکنم فلسفة ایجاد چهارشنبه سوری درواقع استقبال از نو شدن سال بود و در این شب مردم تمامی چوب و هیزمهای مانده و خیس شده های قبلی و تیر و تخته های کهنه و لوازم بدردنخور خود را جمع کرده و چون جایی بنام زباله دانی نداشتند ، آنها را می سوزاندند و سپس خاکسترش را که جنبه کود داشت در زمینهای خودشان می ریختند . و به این ترتیب در اثر تداوم این کار هرساله این رسم باقی ماند و باینترتیب چهارشنبه سوری بنیان نهاده شد و هیچ ربطی به آتش پرستی و غیره ندارد .

در همین روزهای پایانی سال ، خانم ها هم برای اینکه ظرف و ظروف و کیسه ها و جعبه های خود را تمیز کنند و برای اندوختن مواد مورد نیاز سال بعدی آماده کنند به سر وقت آنها رفته و تمامی باقیماندة آنها را که یکی دو مشت بیشتر نبود ، در یک ظرف می ریختند .

از یک کیسه دو مشت برگة زردآلو و از دیگری یک مشت سنجد ، از یک کوزه مقداری باسلوق مانده از زمستان و از یک جعبه یخدان مشتی نقل سفید و مشتی انجیر آردی سوقات قم ، از یک کوزه یک استکان نخودچی و از ظرفی دیگر یک و دو مشت کشمش ریز و درشت و مویز و سایه خشک و همة اینها را روی هم ریخته و در همان کنار آتش آورده و به اعضای خانواده میدادند تا با خوردن آنها ته ماندة مواد غذایی و تنقلاتی را در آورند و چیزمانده و کهنه ای برای سال نو نمانده باشد .

به این شکل بود که کم کم این مواد و تنقلات را آجیل چارشنبه سوری نامیدند .

یادش بخیر